ده مرحله سفر قهرمانی زنان به روایت مورداک
سفر قهرمانی که مورین مورداک، روانکاو و شاگرد جوزف کمپل، با نگاهی ژرف به تجربه زنان، را به گونهای متفاوت از مردان توصیف میکند. به گفته او، سفر قهرمانی زنان، سفری است به سوی کشف خود واقعی، ایجاد تعادل بین جنبههای مختلف شخصیت و رسیدن به تمامیت وجود. این سفر را میتوان در ده مرحله به شرح زیر تقسیمبندی کرد:
1- جدایی از زنانگی
در این مرحله، زن از هویت سنتی زنانه و نقشهای از پیش تعیین شدهای که جامعه برای او تعریف کرده، فاصله میگیرد. او شروع به پرسش از ارزشها و باورهایی میکند که تاکنون پذیرفته است.
- مثال: زنی که همیشه به عنوان یک همسر و مادر ایدهآل شناخته میشده است، ناگهان احساس میکند که چیزی در زندگیاش کم است و به دنبال کشف علایق و استعدادهای شخصی خود میرود.
2- همانندسازی با مردانگی
زن برای کسب موفقیت در دنیای بیرون، از ویژگیهای مردانه مانند رقابت، تسلط و استقلال الهام میگیرد. او تلاش میکند تا در دنیای مردانه جایگاهی برای خود دستوپا کند.
- مثال: زنی که در یک محیط کاری مردانه مشغول به کار است و برای پیشرفت شغلی، از سبک مدیریت مردانه تقلید میکند.
3- رویارویی با چالشها
در این مرحله، زن با موانع و چالشهای متعددی روبرو میشود که او را به رشد و تحول وا میدارد. این چالشها ممکن است در حوزههای مختلفی مانند شغل، روابط شخصی یا سلامت روان باشد.
- مثال: زنی که برای رسیدن به اهداف شغلی، مجبور است تعادل بین کار و زندگی شخصی خود را برقرار کند.
4- کسب موفقیت
زن با تلاش و پشتکار، به موفقیتهایی در زمینههای مختلف دست پیدا میکند. اما با وجود این موفقیتها، احساس خالی بودن و عدم رضایت درونی او را رها نمیکند.
- مثال: زنی که به عنوان یک مدیر موفق شناخته میشود اما احساس میکند که چیزی مهم در زندگیاش از دست رفته است.
5- بحران هویت
زن با وجود موفقیتهای بیرونی، احساس میکند که بخشی از هویت خود را از دست داده است. او به دنبال معنا و هدفی فراتر از دستاوردهای مادی است.
- مثال: زنی که پس از رسیدن به اوج موفقیت شغلی، دچار یک بحران وجودی میشود و به دنبال معنای زندگی میگردد.
6- بازگشت به ریشهها(هبوط به قلمرو زنانگی)
زن به ریشههای خود بازمیگردد و به دنبال کشف هویت زنانه خود است. او به دنبال یافتن تعادل بین جنبههای مردانه و زنانه شخصیت خود است.
- مثال: زنی که به کلاسهای یوگا یا مدیتیشن میرود تا به آرامش درونی برسد و با جنبه زنانه خود ارتباط برقرار کند.
7-تاریکی و مرگ نمادین(تمنای شدید برای پیوند دوباره زنانگی)
زن با جنبههای تاریک و سایهدار وجود خود روبرو میشود. او ترسها، ناامنیها و احساسات سرکوب شده خود را تجربه میکند.
- مثال: زنی که در یک رابطه آسیبزا به سر میبرد و برای رهایی از آن، مجبور است با درد و رنج روبرو شود.
8- تولد دوباره(شفای شکاف و فاصله میان دختر و مادر)
زن با پذیرش جنبههای تاریک خود و غلبه بر آنها، به یک نسخه جدید و قویتر از خود تبدیل میشود.
- مثال: زنی که پس از پایان یک رابطه دردناک، به فردی قویتر و مستقلتر تبدیل میشود.
9-ادغام و وحدت(شفای مردانگی زخمی درون)
زن، جنبههای مردانه و زنانه خود را با هم ادغام میکند و به یکپارچگی و تمامیت وجودی میرسد.
- مثال: زنی که توانسته است بین نقشهای حرفهای و شخصی خود تعادل برقرار کند و به احساس رضایت و آرامش درونی برسد.
10-ازدواج مقدس0پیوند زنانگی و مردانگی)
زن با خود واقعی خود ازدواج میکند و به یک رابطه مقدس با وجود خود دست پیدا میکند.
- مثال: زنی که با عشق و احترام به خود رفتار میکند و به تمام پتانسیلهای خود ایمان دارد.
- دکتر محمد خرسندی متخصص سفر قهرمانی