عقدههای روانی: گرههای ناخودآگاه
عقدههای روانی، گرههایی هستند که در ناخودآگاه ما شکل میگیرند و بر رفتارها، احساسات و تصمیمگیریهای ما تأثیر میگذارند. این عقدهها معمولاً ریشه در تجربیات دوران کودکی و تعاملات اولیه با والدین و اطرافیان دارند.
عقده از دیدگاه یونگ
کارل یونگ، روانشناس مشهور سوئیسی، مفهوم عقده را گسترش داد و آن را به عنوان یک مجموعه از احساسات، افکار و خاطرات مرتبط با یک شخص، ایده یا موقعیت خاص تعریف کرد. یونگ معتقد بود که عقدهها میتوانند هم مثبت و هم منفی باشند و بر شخصیت و رفتار ما تأثیر عمیقی بگذارند.
کارل گوستاو یونگ، یکی از تأثیرگذارترین اندیشمندان قرن بیستم، با نظریات نوآورانهاش در حوزه روانشناسی، تحولی شگرف در درک ما از ذهن انسان ایجاد کرد. رواندرمانی یونگی، که بر پایهٔ آموزههای یونگ بنا شده است، امروزه به عنوان یکی از روشهای اصلی درمان در بسیاری از سیستمهای بهداشت روانی جهان شناخته میشود (وامپولد و لمل، 2015).
یونگ معتقد بود که ذهن انسان از دو بخش اصلی خودآگاه و ناخودآگاه تشکیل شده است (جاکوبسون، 2023).
کارل گوستاو یونگ، روانپزشک سوئیسی، ساختار شخصیت انسان را به سه بخش تقسیم میکند:
- ضمیر خودآگاه: این بخش شامل تمامی افکار، احساسات، خاطرات و ادراکی است که ما در لحظه به آنها آگاه هستیم. به عبارت دیگر، ضمیر خودآگاه همان بخشی از ذهن است که ما را قادر میسازد به دنیای اطراف خود آگاه باشیم و با آن تعامل کنیم.
- ضمیر ناخودآگاه شخصی: این بخش از ذهن، شامل افکار، احساسات و خاطراتی است که به دلایل مختلف (مانند دردناک بودن یا مغایر بودن با ارزشهای خودآگاه) از آگاهی ما دور شدهاند و به ناخودآگاه رانده شدهاند.
- ضمیر ناخودآگاه جمعی: این بخش، حاوی خاطرات و تجربیات مشترک تمام بشریت است و به صورت الگوها و نمادهای جهانی در ذهن هر فرد وجود دارد.
بار هیجانی رفتار
طبق مطالعات مکلود، عقده را میتوان اولین لایه ناخودآگاه شخصی دانست که شباهت زیادی به مفهوم ناخودآگاه در نظریه فروید دارد. ناخودآگاه شخصی، مخزنی است از خاطرات فراموش شده و سرکوب شده که به صورت بارهای هیجانی قوی بر رفتار و احساسات فرد تأثیر میگذارد. یونگ، این ساختارهای هیجانی را “عقده” نامید.
عقده
عقدهها، مجموعههایی متمرکز از افکار، احساسات، نگرشها و خاطرات هستند که حول یک موضوع خاص (مانند پول، موفقیت یا روابط) شکل میگیرند. هرچه عناصر بیشتری به یک عقده متصل شود، تأثیر آن بر رفتار فرد قویتر خواهد بود.
یونگ بر خلاف فروید معتقد بود که ناخودآگاه شخصی به سطح آگاهی نزدیکتر است و تأکید بیشتری بر تجربیات کنونی و الگوهای رفتاری فعلی فرد داشت. به همین دلیل، درمان یونگی بیشتر بر روی تجربیات و الگوهای کنونی تمرکز دارد تا بر تجربیات سرکوب شده دوران کودکی.
پس میتوان گفت مجموعهای از انرژیهای دارای بار عاطفی موجود در روان را عقده مینامند. چه از این بارهای هیجانی آگاه باشید چه نباشید.
هنگامی که این عقده های روانی فعال میشوند، آنقدر قدرت دارند که بتوانند مهار شخصیت خودآگاه ما را موقت به دست بگیرند (هالیس، 2021، ترجمه سعدی، 1402).
خاطرات گذشته
طبق پژوهشهای یونگ، عقدهها مجموعه پیچیدهای از احساسات، افکار، خاطرات و تجربیات هستند که به دور از یک موضوع یا ایده خاص متمرکز شدهاند. این مجموعهها اغلب با بار هیجانی قوی همراه هستند و میتوانند بر رفتار، احساسات و تصمیمگیری فرد تأثیر منفی بگذارند. فعال شدن عقدهها معمولاً با یادآوری خاطرات گذشته و رویدادهای مرتبط با آن موضوع همراه است.
یونگ معتقد بود که اگرچه نمیتوان عقدهها را به طور کامل از بین برد، اما میتوان با آگاهی از آنها و مدیریت احساسات مرتبط با آنها، اثرات مخرب آنها را کاهش داد. عقدهها به خودی خود خنثی هستند، اما زمانی که با بار هیجانی قوی همراه میشوند، میتوانند بر فرد مسلط شده و عملکرد او را مختل کنند.
تسلط عقده های روانی
در چنین شرایطی تسلط عقده ها بر روان حایز اهمیت میشود که میتواند آثار زیانباری بر روان فرد بگذارد (مید، 2018). بنابراین یکی از موانع عمده رشد و تحول روان هستند (هالیس، 1998، ترجمه محمدی، 1398).
برای درمان عقده های روانی می توانید به محمد خرسندی روانشناس یونگی مراجعه کنید.
در روانشناسی تحلیلی، سفر قهرمانی به عنوان یک ابزار قدرتمند برای التیام زخمها و آسیبهای روانی، به ویژه در زنان، شناخته میشود. این زخمها اغلب ریشه در عمق ناخودآگاه و تأثیرات فرهنگی دارند (مورداک، 2016).
با توجه به اینکه بسیاری از این زخمها ناشی از وجود عقدههای روانی هستند، سفر قهرمانی میتواند به عنوان یک مسیر برای شفای این عقدهها عمل کند و به بهبود سلامت روان فرد کمک کند (الیسون و گونالز، 2016).