روابط زوج

درک عوامل روان‌شناختی و رویکردهای درمانی اختلالات جنسی

درک عوامل روان‌شناختی و رویکردهای درمانی اختلالات جنسی

نارسایی جنسی، اصطلاحی که طیف وسیعی از دشواری‌ها در هر مرحله از چرخه پاسخ جنسی را شامل می‌شود، یک چالش فراگیر اما اغلب خاموش است که افراد و روابط را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار می‌دهد. از دیدگاه روان‌شناختی، درک این نکته حیاتی است که این نارسایی‌ها به ندرت صرفاً جسمی یا صرفاً روانی هستند؛ بلکه، آنها معمولاً از تعامل پیچیده‌ای از عوامل بیولوژیکی، روان‌شناختی، ارتباطی و اجتماعی-فرهنگی ناشی می‌شوند. به عنوان یک روان‌شناس، نقش من نه تنها شناسایی ماهیت خاص نارسایی است، بلکه کاوش در شبکه پیچیده دینامیک‌های روان‌شناختی و ارتباطی مؤثر در پایداری آن نیز هست، که در نهایت افراد و زوج‌ها را به سمت بهزیستی جنسی بیشتر و رضایت کلی از زندگی هدایت می‌کند.

این مقاله به ماهیت چندوجهی نارسایی جنسی می‌پردازد و اشکال مختلف آن را در مردان و زنان تشریح می‌کند. سپس به بررسی انتقادی عوامل روان‌شناختی متعددی که به این دشواری‌ها کمک می‌کنند، از الگوهای شناختی فردی و حالات عاطفی گرفته تا پویایی‌های بین فردی و تأثیرات اجتماعی، می‌پردازیم. در نهایت، به ارزیابی جامع و رویکردهای درمانی روان‌شناختی مورد استفاده برای مقابله با این چالش‌ها خواهیم پرداخت، با تأکید بر نقش حیاتی یک فرآیند درمانی یکپارچه، همدلانه و مبتنی بر شواهد.

درک اختلالات جنسی: دیدگاهی کل‌نگر

کژکاری جنسی یا ناکار آمدی جنسی چیست؟ درمان کژکاری جنسی|هفتاد

برای درک اختلالات جنسی، ابتدا مرور چرخه پاسخ جنسی انسان مفید است که به طور سنتی چهار مرحله را شامل می‌شود:

  • میل (Desire): انگیزه ذهنی یا روان‌شناختی یا علاقه به فعالیت جنسی.
  • برانگیختگی (Arousal/Excitement): احساس ذهنی لذت جنسی و تغییرات فیزیولوژیکی همراه (مثلاً پرخونی عروقی منجر به نعوظ در مردان، و روان شدن واژن و تورم کلیتوریس در زنان).
  • اوج لذت جنسی (Orgasm): اوج لذت جنسی، مشخصه آن انقباضات ریتمیک است و معمولاً در مردان با انزال همراه است.
  • فرونشینی (Resolution): بازگشت بدن به حالت قبل از برانگیختگی.

نارسایی جنسی زمانی رخ می‌دهد که یک مشکل پایدار یا مکرر در یک یا چند مرحله از این چرخه وجود داشته باشد که باعث ناراحتی قابل توجهی برای فرد و/یا تأثیر بر کیفیت رابطه آنها شود.

مدل زیستی-روانی-اجتماعی (Bio-Psycho-Social Model) چارچوب اساسی ما برای درک اختلالات جنسی است. این مدل بیان می‌کند که سلامت و نارسایی جنسی، حاصل عوامل بیولوژیکی (مانند هورمون‌ها، عملکرد عصبی، سلامت عروق، داروها)، عوامل روان‌شناختی (مانند احساسات، افکار، باورها، تجربیات گذشته) و عوامل اجتماعی-فرهنگی (مانند تربیت مذهبی، هنجارهای فرهنگی، تأثیرات رسانه‌ای، پویایی‌های شریک) هستند. ارزیابی جامع از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا غفلت از هر یک از این ابعاد می‌تواند منجر به درک ناقص و درمان ناکارآمد شود.

علیرغم شیوع آن، اختلالات جنسی همچنان یک موضوع عمیقاً انگ‌زده و شرم‌آور باقی مانده است. افراد اغلب احساسات عمیق شرم، خجالت، ناکافی بودن و انزوا را تجربه می‌کنند که منجر به تردید در جستجوی کمک حرفه‌ای می‌شود. این سکوت رنج را تداوم می‌بخشد، عزت نفس را تحت تأثیر قرار می‌دهد، اضطراب و افسردگی را افزایش می‌دهد و اغلب تنش قابل توجه، گسست در ارتباطات و فاصله در روابط صمیمی را ایجاد می‌کند. مهم است به یاد داشته باشیم که مشکلات جنسی گاه به گاه بخشی طبیعی از زندگی هستند؛ این پایداری، تکرار و ناراحتی یا اختلال مرتبط است که نارسایی نیازمند توجه را تعریف می‌کند.

انواع اختلالات جنسی

اختلال جنسی و انواع آن در مردان و زنان، راه های تشخیص و درمان آن > تست گو

نارسایی‌های جنسی بر اساس مرحله‌ای از چرخه پاسخ جنسی که تحت تأثیر قرار می‌دهند، طبقه‌بندی می‌شوند و معمولاً به نمودهای زنانه و مردانه دسته‌بندی می‌شوند، اگرچه برخی علائم ممکن است همپوشانی داشته باشند.

الف. اختلالات جنسی زنان (FSD)

نارسایی‌های جنسی زنان اغلب با تعامل پیچیده‌ای از علائم فیزیکی و روان‌شناختی خود را نشان می‌دهند، که بر ارتباط قوی ذهن و بدن در تمایلات جنسی زنان تأکید دارد.

  • اختلال میل/برانگیختگی جنسی زنان: این اختلال با کمبود یا عدم مداوم یا مکرر خیال‌پردازی‌ها/افکار جنسی و/یا میل به فعالیت جنسی، و/یا کاهش تجربه ذهنی برانگیختگی/لذت جنسی و احساسات تناسلی مرتبط مشخص می‌شود.
    • علائم: این می‌تواند به صورت فقدان یا کاهش قابل توجه افکار یا خیال‌پردازی‌های جنسی؛ کاهش میل به فعالیت جنسی؛ فقدان برانگیختگی جنسی ذهنی (حتی با تحریک کافی)؛ و/یا کاهش حس در اندام تناسلی (مثلاً روان شدن، تورم) در طول فعالیت جنسی ظاهر شود.
    • علل: عوامل روان‌شناختی مکرراً درگیر هستند، از جمله استرس، اضطراب (عمومی یا مرتبط با عملکرد)، افسردگی، مسائل مربوط به تصویر بدنی، تعارضات رابطه‌ای و ممنوعیت‌های فرهنگی یا مذهبی پیرامون تمایلات جنسی. عوامل بیولوژیکی می‌توانند شامل تغییرات هورمونی (مانند یائسگی، پس از زایمان، عدم تعادل تیروئید)، بیماری‌های مزمن (مانند دیابت، بیماری‌های قلبی عروقی) و داروهای خاص (به ویژه داروهای ضدافسردگی SSRI، داروهای ضدفشار خون) باشند.
  • اختلال ارگاسم زنان: این شامل دشواری قابل توجه، تأخیر یا ناتوانی در رسیدن به ارگاسم، یا کاهش قابل توجه در شدت احساسات ارگاسمیک، با وجود برانگیختگی و تحریک جنسی کافی است.
    • علائم: این تشخیص زمانی داده می‌شود که فرد تأخیر قابل توجه، نادر بودن یا فقدان کامل ارگاسم، یا کاهش قابل توجهی در شدت احساس ارگاسمیک را تجربه کند. این باید باعث ناراحتی شخصی شود و به بهترین وجه با اختلالات روانی غیرجنسی، پریشانی شدید رابطه یا سایر عوامل استرس‌زای قابل توجه توضیح داده نشود.
    • علل: اضطراب عملکرد، خودآگاهی و تمرکز بر “درست انجام دادن” می‌تواند پاسخ طبیعی ارگاسمیک را مهار کند. مسائل رابطه‌ای (مانند ارتباط ضعیف، تعارضات حل نشده، فقدان صمیمیت عاطفی، عدم تعادل قدرت) اغلب نقش مهمی ایفا می‌کنند. سابقه تروما جنسی می‌تواند منجر به قطع ارتباط از لذت بدنی شود. داروها (به ویژه ضدافسردگی‌ها)، شرایط نورولوژیکی و برخی اقدامات جراحی نیز می‌توانند کمک‌کننده باشند. برخی از زنان ممکن است هرگز ارگاسم را تجربه نکرده باشند، که می‌تواند به دلیل عدم آگاهی در مورد تحریک مؤثر کلیتوریس یا موانع روان‌شناختی باشد.
  • اختلال درد جنسی-لگنی/نفوذ (GPPPD): این اختلال شامل دشواری‌های پایدار یا مکرر در نفوذ واژینال است. این یک انحراف قابل توجه از طبقه‌بندی‌های قبلی است و دیسپارونیا (درد در حین رابطه جنسی) و واژینیسموس (انقباضات غیرارادی عضلانی) را ترکیب می‌کند.
    • علائم: ویژگی‌های کلیدی شامل مشکلات پایدار یا مکرر در:
      • نفوذ واژینال در طول رابطه جنسی.
      • درد قابل توجه در ناحیه فرج یا واژن یا لگن در طول رابطه جنسی واژینال یا تلاش برای نفوذ (دیسپارونیا).
      • ترس یا اضطراب قابل توجه در مورد درد فرج یا واژن یا لگن در انتظار، در طول، یا در نتیجه نفوذ واژینال.
      • انقباض یا سفت شدن قابل توجه عضلات کف لگن در طول تلاش برای نفوذ واژینال (واژینیسموس).
    • علل: GPPPD اغلب یک تعامل پیچیده از عوامل فیزیکی و روان‌شناختی است. علل بیولوژیکی می‌توانند شامل عفونت‌ها (مانند قارچ، عفونت ادراری)، اندومتریوز، بیماری التهابی لگن، بیماری‌های پوستی، ترومای زایمان یا آسیب عصبی باشند. علل روان‌شناختی عمیق هستند و شامل سابقه تروما جنسی (که می‌تواند منجر به پاسخ درد شرطی یا ترس از نفوذ شود)، اضطراب (هم عمومی و هم خاص فعالیت جنسی)، ترس از درد، تجربیات جنسی منفی گذشته، مسائل رابطه‌ای و شرطی‌سازی فرهنگی یا مذهبی که احساس گناه یا شرم را در مورد فعالیت جنسی القا می‌کند. ترس از درد خود می‌تواند منجر به سفت شدن عضلات انتظاری شود و یک چرخه معیوب ایجاد کند.
ب. اختلالات جنسی مردان (MSD)

همه چیز در مورد اختلالات جنسی در زنان | درمان اختلالات جنسی در زنان | درمان  اختلالات جنسی

اختلالات جنسی مردان می‌توانند تأثیرات قابل توجهی بر عزت نفس مرد و پویایی روابط داشته باشند و اغلب منجر به اضطراب عملکرد می‌شوند.

  • انزال تأخیری: این شامل تأخیر قابل توجه در انزال یا ناتوانی در انزال با وجود تحریک و میل جنسی کافی، و ایجاد ناراحتی است.
    • علائم: تأخیر یا نادر بودن مداوم یا مکرر انزال، یا ناتوانی کامل در انزال، حتی با تحریک و میل جنسی کافی.
    • علل: عوامل روان‌شناختی بسیار رایج هستند، از جمله اضطراب عملکرد، انتظارات غیرواقعی در مورد فعالیت جنسی، تربیت مذهبی یا اخلاقی سفت و سخت که احساس گناه در مورد لذت جنسی را القا می‌کند، تمایل به طولانی کردن رابطه جنسی و مشکلات رابطه‌ای (مانند تعارض حل نشده، خشم نسبت به شریک). علل بیولوژیکی می‌توانند شامل آسیب عصبی، عدم تعادل هورمونی، بیماری‌های مزمن و داروهای خاص (به ویژه SSRI‌ها که می‌توانند به عنوان عارضه جانبی باعث تأخیر در ارگاسم شوند) باشند.
  • اختلال نعوظ (ED): این ناتوانی مداوم یا مکرر در دستیابی یا حفظ نعوظ کافی برای فعالیت جنسی رضایت‌بخش است.
    • علائم: دشواری در دستیابی به نعوظ، دشواری در حفظ نعوظ تا تکمیل فعالیت جنسی، یا کاهش سفتی نعوظ. این باید در بیشتر موارد (تقریباً ۷۵-۱۰۰٪) فعالیت جنسی رخ دهد و باعث ناراحتی شود.
    • علل: در حالی که اغلب با شرایط فیزیکی (مانند بیماری عروقی، دیابت، فشار خون بالا، بیماری قلبی، اختلالات عصبی، تستوسترون پایین) مرتبط است، عوامل روان‌شناختی نقش مهمی ایفا می‌کنند، به ویژه اضطراب عملکرد. ترس از عدم توانایی در دستیابی یا حفظ نعوظ می‌تواند یک پیشگویی خودبرآورده‌ساز ایجاد کند. سایر عوامل روان‌شناختی شامل افسردگی، اضطراب عمومی، استرس، تعارضات رابطه‌ای و احساس گناه هستند. برخی داروها (مانند داروهای ضدافسردگی، داروهای ضدفشار خون، آرام‌بخش‌ها) نیز کمک‌کننده هستند. افزایش سن یک عامل خطر است، اما ED پیامد اجتناب‌ناپذیری از افزایش سن نیست.
  • اختلال میل جنسی کاهش‌یافته مردان (MHSDD): با فقدان یا کاهش مداوم یا مکرر خیال‌پردازی‌ها/افکار جنسی و میل به فعالیت جنسی مشخص می‌شود.
    • علائم: کاهش قابل توجه یا فقدان کامل علاقه جنسی، افکار و خیال‌پردازی‌ها. این باید باعث ناراحتی شود و با سایر اختلالات روانی، عوامل استرس‌زا یا شرایط پزشکی بهتر توضیح داده نشود.
    • علل: مشابه اختلال میل/برانگیختگی FSD، عوامل روان‌شناختی مانند افسردگی، اضطراب عمومی، استرس مزمن (کار، مالی)، مشکلات رابطه‌ای (مانند ارتباط ضعیف، تعارض حل نشده، فقدان صمیمیت عاطفی) و خستگی در یک رابطه طولانی‌مدت رایج هستند. عوامل بیولوژیکی شامل سطوح پایین تستوسترون، بیماری‌های مزمن و داروها (مانند SSRI‌ها، اوپیوئیدها) هستند.
  • انزال زودرس (PE): یک الگوی مداوم یا مکرر از انزال است که در طول فعالیت جنسی با شریک در عرض تقریباً ۱ دقیقه از نفوذ واژینال و قبل از تمایل فرد به آن رخ می‌دهد.
    • علائم: انزال خیلی سریع، اغلب با حداقل تحریک، و عدم کنترل درک شده بر انزال.
    • علل: اغلب ریشه در عوامل روان‌شناختی مانند اضطراب (عمومی یا مرتبط با عملکرد)، تجربیات جنسی اولیه که با عجله یا گناه مشخص می‌شوند، و شرطی‌سازی دارد. مشکلات رابطه‌ای، استرس و فعالیت جنسی نامکرر نیز می‌توانند کمک‌کننده باشند. عوامل بیولوژیکی ممکن است شامل عدم تعادل سروتونین، مشکلات تیروئید، التهاب پروستات یا بیش‌حساسیتی عصبی باشند، اگرچه علت صرفاً بیولوژیکی کمتر از عوامل روان‌شناختی رایج است.
عوامل روان‌شناختی مؤثر در اختلالات جنسی

در حالی که عوامل بیولوژیکی یک پایه را فراهم می‌کنند، عناصر روان‌شناختی اغلب نارسایی‌های جنسی را تحریک، تشدید یا حفظ می‌کنند. درک این موارد برای مداخله مؤثر حیاتی است.

درمان اختلال روابط جنسی - تشخیص اختلال روابط جنسی در زنان

  • اضطراب عملکرد: این یک مقصر روان‌شناختی اصلی است، به ویژه در ED و انزال تأخیری برای مردان، و مشکلات ارگاسمیک برای زنان. فشار شدید برای “عملکرد” یا “موفقیت” جنسی منجر به نظارت بیش از حد خود در طول فعالیت جنسی می‌شود، توجه را از احساسات لذت‌بخش منحرف می‌کند و یک چرخه اضطراب را ایجاد می‌کند که منجر به مهار فیزیکی (مانند از دست دادن نعوظ، مهار روان شدن، ناتوانی در ارگاسم) می‌شود، که به نوبه خود اضطراب را تقویت می‌کند.
  • استرس و اضطراب عمومی: عوامل استرس‌زای مزمن زندگی (کار، فشار مالی، مسائل خانوادگی) و اختلالات اضطراب عمومی می‌توانند انرژی را تخلیه کنند، میل جنسی را کاهش دهند و آرامش و حضور در طول فعالیت جنسی را دشوار کنند. سیستم عصبی سمپاتیک (پاسخ جنگ و گریز) که توسط اضطراب فعال می‌شود، برای برانگیختگی جنسی که نیاز به فعال‌سازی پاراسمپاتیک (استراحت و هضم) دارد، مخرب است.
  • افسردگی: یک ارتباط دوطرفه به خوبی تثبیت شده بین افسردگی و نارسایی جنسی وجود دارد. افسردگی اغلب به طور مستقیم میل جنسی، برانگیختگی و ظرفیت لذت را کاهش می‌دهد. برعکس، تجربه نارسایی جنسی می‌تواند به طور قابل توجهی به احساس ناامیدی، ناکافی بودن و غم کمک کند و علائم افسردگی را بدتر کند. بسیاری از داروهای ضدافسردگی (SSRIs) نیز عوارض جانبی دارند که می‌توانند باعث ایجاد یا تشدید نارسایی جنسی شوند و یک تصویر بالینی پیچیده ایجاد کنند.
  • مشکلات رابطه‌ای: نارسایی جنسی به ندرت در خلاء در یک رابطه مشارکتی وجود دارد. مشکلات رابطه‌ای اساسی مکرراً به صورت مشکلات جنسی ظاهر می‌شوند.
    • مشکلات ارتباطی: ناتوانی یا عدم تمایل به بحث آشکار درباره نیازها، خواسته‌ها، ترس‌ها یا مرزهای جنسی می‌تواند منجر به سوءتفاهم‌ها، سرخوردگی و احساس قطع ارتباط شود.
    • تعارض حل نشده: مشاجرات مزمن، کینه، خشم یا پرخاشگری منفعلانه در خارج از اتاق خواب می‌تواند به راحتی به درون آن سرایت کرده، میل جنسی را از بین ببرد و در طول صمیمیت تنش ایجاد کند.
    • فقدان صمیمیت عاطفی: رابطه‌ای عاری از نزدیکی عاطفی، اعتماد و محبت اغلب با کاهش صمیمیت جنسی همبستگی دارد. سکس به یک عملکرد یا وظیفه تبدیل می‌شود تا یک ابراز ارتباط.
    • مشکلات اعتماد و خیانت: خیانت می‌تواند میل جنسی را درهم شکسته و موانع عاطفی عمیقی را برای صمیمیت ایجاد کند.
    • عدم تعادل قدرت: پویایی‌های قدرت ناسالم، جایی که یک شریک احساس کنترل شدن، شنیده نشدن یا بی‌احترامی می‌کند، می‌تواند ابراز جنسی را سرکوب کند.
  • تروما و سوءاستفاده (جنسی و غیرجنسی): سابقه سوءاستفاده جنسی یا تجاوز می‌تواند تأثیرات عمیق و ماندگاری بر تمایلات جنسی فرد داشته باشد. این می‌تواند منجر به:
    • گسست (Dissociation): جدایی از بدن خود یا احساسات جنسی به عنوان یک مکانیسم مقابله‌ای، که برانگیختگی یا ارگاسم را مهار می‌کند.
    • ترس و اضطراب: ترس شدید از صمیمیت، نفوذ یا از دست دادن کنترل در طول فعالیت جنسی.
    • مشکلات تصویر بدنی: شرم یا انزجار در مورد بدن خود.
    • مشکلات اعتماد: دشواری در اعتماد به شریک زندگی، منجر به موانع عاطفی در برابر صمیمیت می‌شود.
    • ترومای غیرجنسی (مانند ترومای ناشی از جنگ، حوادث شدید، بلایای طبیعی) نیز می‌تواند با منجر شدن به PTSD، بیش‌هوشیاری، بی‌حسی عاطفی، یا اشتغال ذهنی به بقا که بر علاقه جنسی غلبه می‌کند، به نارسایی جنسی کمک کند.
  • تصویر بدنی و عزت نفس: برداشت‌های منفی از بدن خود، احساس عدم جذابیت، یا عزت نفس پایین کلی می‌تواند به طور جدی بر اعتماد به نفس جنسی، راحتی با برهنگی، و توانایی احساس دلخواه بودن یا شایستگی لذت تأثیر بگذارد. این می‌تواند منجر به خودآگاهی و مهار در طول برخوردهای جنسی شود.
  • عوامل فرهنگی، مذهبی و اجتماعی: باورها و ارزش‌های عمیقاً ریشه‌دار از تربیت فرد می‌تواند به شدت نگرش‌ها و رفتارهای جنسی را شکل دهد.
    • باورهای محدودکننده: دکترین‌های مذهبی یا فرهنگی سخت‌گیرانه که لذت جنسی را محکوم می‌کنند، سکس را با گناه برابر می‌دانند، یا فقط برای تولید مثل اجازه آن را می‌دهند، می‌توانند احساس گناه، شرم و اضطراب عمیقی را پیرامون ابراز جنسی القا کنند.
    • افسانه‌ها و اطلاعات نادرست: انتظارات غیرواقعی که توسط پورنوگرافی، رسانه‌ها یا روایت‌های همسالان (مانند اینکه “سکس عادی” چگونه به نظر می‌رسد، نعوظ چقدر باید طول بکشد، ارگاسم فوری زنان) تداوم می‌یابند، می‌توانند منجر به ناامیدی، احساس ناکافی بودن و فشار عملکرد شوند.
    • انتظارات نقش جنسیتی: نقش‌های جنسیتی سنتی می‌توانند فشار ایجاد کنند (مثلاً مردان همیشه “آماده” و “آغازگر” باشند، زنان گیرندگان منفعل)، که منجر به نارسایی می‌شود زمانی که این نقش‌ها برآورده نشوند.
  • احساس گناه و شرم: احساس گناه (مثلاً در مورد تجربیات جنسی گذشته، روابط فرازناشویی، یا خواسته‌های غیرهنجاری) یا شرم فراگیر می‌تواند به عنوان عوامل بازدارنده مهم پاسخ و لذت جنسی عمل کند.
  • کمبود دانش/مهارت‌های جنسی: بی‌تجربگی، آموزش جنسی ناکافی، یا عدم درک آناتومی، فیزیولوژی و اشکال متنوع لذت جنسی می‌تواند به مشکلات کمک کند. این شامل ارتباط ضعیف درباره آنچه برای هر دو شریک لذت‌بخش است، می‌شود.
  • پیری و تنظیمات روان‌شناختی مرتبط: در حالی که تغییرات بیولوژیکی با افزایش سن رخ می‌دهد (مانند تغییرات هورمونی، زمان پاسخ کندتر)، تأثیر روان‌شناختی این تغییرات می‌تواند قابل توجه باشد. اضطراب در مورد کاهش عملکرد جنسی، نگرانی‌های تصویر بدنی، و مقابله با بیماری‌های مزمن همگی می‌توانند به نارسایی جنسی در بزرگسالان مسن‌تر کمک کنند.
تشخیص و ارزیابی اختلالات جنسی از دیدگاه روان‌شناختی

اختلال جنسی چیست؟ (انواع، علائم و درمان در زنان و مردان) - مجله روانشناسی  مرکز مشاوره باتابان

یک ارزیابی کامل و حساس سنگ بنای مداخله مؤثر برای نارسایی جنسی است. از دیدگاه روان‌شناختی، این فرآیند جامع است و علل پزشکی را رد می‌کند در حالی که چشم‌انداز روانی-اجتماعی را عمیقاً بررسی می‌کند.

  • ارزیابی جامع زیستی-روانی-اجتماعی: اولین قدم همیشه این است که اطمینان حاصل شود شرایط پزشکی زمینه‌ای رد شده یا به اندازه کافی مدیریت شده‌اند. این اغلب شامل همکاری با متخصصان پزشکی (مثلاً اورولوژیست برای مردان، متخصص زنان برای زنان، یا متخصص غدد) است. هنگامی که عوامل پزشکی مورد بررسی قرار گرفتند یا شناسایی شدند، ارزیابی روان‌شناختی می‌تواند بر تعامل آنها با عوامل ذهنی، عاطفی و رابطه‌ای تمرکز کند.
  • مصاحبه بالینی: این ابزار اصلی است. روان‌شناس یک تاریخچه دقیق را پوشش می‌دهد:
    • تاریخچه جنسی: شروع، مدت و ماهیت خاص نارسایی (مثلاً مادام‌العمر در مقابل اکتسابی، عمومی در مقابل موقعیتی)؛ فراوانی فعالیت جنسی؛ انواع فعالیت جنسی؛ تجربیات جنسی گذشته (مثبت و منفی)؛ سابقه تروما جنسی؛ ترجیحات و خیال‌پردازی‌های جنسی فعلی.
    • تاریخچه پزشکی: بیماری‌های فعلی و گذشته، جراحی‌ها، داروها، مصرف مواد.
    • تاریخچه روان‌شناختی: تشخیص‌های سلامت روان (افسردگی، اضطراب)، سطوح استرس، مکانیسم‌های مقابله‌ای، سابقه ترومای روان‌شناختی، نگرانی‌های تصویر بدنی، عزت نفس.
    • تاریخچه رابطه: مدت و کیفیت روابط فعلی و گذشته، الگوهای ارتباطی، سطوح صمیمیت، سبک‌های حل تعارض.
    • تاریخچه اجتماعی-فرهنگی: نگرش‌های فرهنگی، مذهبی و خانوادگی نسبت به سکس، آموزش جنسی دریافتی، مواجهه با افسانه‌های جنسی.
    • مصاحبه باید به شیوه‌ای غیرقضاوت‌گرانه، همدلانه و باز انجام شود تا فضای امنی برای افشاگری ایجاد شود.
  • پرسشنامه‌ها/موجودی روان‌شناختی: معیارهای خوداظهاری استاندارد شده می‌توانند شدت علائم را کمی‌سازی کرده و پیشرفت را پیگیری کنند. نمونه‌ها شامل فهرست عملکرد جنسی زنان (FSFI)، شاخص بین‌المللی عملکرد نعوظ (IIEF)، ابزار تشخیص انزال زودرس (PEDT)، و مقیاس‌های مختلف برای افسردگی، اضطراب یا رضایت از رابطه هستند.
  • اهمیت مشارکت شریک زندگی: با رضایت مشتری، مشارکت شریک زندگی در فرآیند ارزیابی اغلب بسیار ارزشمند است. این یک دیدگاه کل‌نگر از پویایی‌های رابطه‌ای, الگوهای ارتباطی در طول فعالیت جنسی، و برداشت‌ها و احساسات شریک زندگی درباره نارسایی ارائه می‌دهد. این بر این نکته تأکید دارد که نارسایی جنسی اغلب یک مسئله زوجی است، حتی اگر یک شریک عمدتاً علائم را تجربه کند.
  • تشخیص افتراقی: روان‌شناسان همچنین در نظر می‌گیرند که آیا مشکلات جنسی واقعاً یک نارسایی هستند یا تغییراتی از تجربه طبیعی. این شامل تمایز:
    • اولیه (مادام‌العمر) در مقابل ثانویه (اکتسابی): آیا مشکل همیشه وجود داشته است، یا پس از دوره‌ای از عملکرد طبیعی ایجاد شده است؟
    • عمومی در مقابل موقعیتی: آیا مشکل در تمام زمینه‌های جنسی و با همه شرکا رخ می‌دهد، یا فقط در موقعیت‌های خاص یا با یک شریک خاص؟
    • رد کردن عدم نارسایی: آیا مشکل به دلیل تغییرات طبیعی مرتبط با سن، استرس موقعیتی (مثلاً استرس موقت ناشی از امتحانات)، فقدان شریک مناسب، یا صرفاً عدم علاقه به سکس است که برای فرد ناراحت‌کننده نیست؟
رویکردهای درمانی روان‌شناختی برای اختلالات جنسی

شایع ترین اختلالات و ناتوانی های جنسی زنان و روش های درمان - فوق تخصص غدد و  متابولیسم کودکان

مداخلات روان‌شناختی برای اختلالات جنسی بسیار مؤثر هستند و اغلب منجر به بهبود قابل توجهی در عملکرد جنسی و کیفیت کلی زندگی می‌شوند. آنها غالباً زمانی که با مداخلات پزشکی یکپارچه می‌شوند، موفقیت‌آمیزترین هستند.

  • آموزش روان‌شناختی (Psychoeducation): این یک گام اساسی و اغلب نادیده گرفته شده است. ارائه اطلاعات دقیق و مبتنی بر شواهد درباره آناتومی جنسی، فیزیولوژی، چرخه پاسخ جنسی، افسانه‌های جنسی رایج و ارتباط ذهن و بدن در تمایلات جنسی می‌تواند به طور قابل توجهی اضطراب را کاهش دهد، تجربیات را عادی‌سازی کند و افراد را توانمند سازد. اصلاح اطلاعات نادرست و تعیین انتظارات واقع‌بینانه حیاتی است.
  • درمان جنسی (تکنیک‌های رفتاری و شناختی-رفتاری): ریشه‌های کار پیشگامانه Masters و Johnson، درمان جنسی مدرن شکلی تخصصی از روان‌درمانی است که مستقیماً بر مسائل جنسی تمرکز دارد.
    • تمرکز حسی (Sensate Focus): یک تکنیک اصلی که بر عملکرد و ارگاسم تأکید نمی‌کند. زوج‌ها در تمرینات لمس غیرتناسلی شرکت می‌کنند و بر لذت حسی و متقابل دادن/دریافت بدون فشار رابطه جنسی تمرکز می‌کنند. این به کاهش اضطراب عملکرد و بازسازی صمیمیت و اعتماد در لمس کمک می‌کند. اغلب در مراحل مختلف، به تدریج لمس تناسلی را بدون الزامات عملکردی، شامل می‌شود.
    • بازسازی شناختی (Cognitive Restructuring): یک تکنیک کلیدی CBT. این شامل شناسایی و به چالش کشیدن افکار، باورها و انتظارات منفی، غیرمنطقی یا غیرمفید درباره سکس است (مثلاً “اگر نتوانم نعوظ کنم، شکست‌خورده‌ام”، “سکس کثیف است”، “اگر نتوانم به اوج لذت برسم، شریکم مرا ترک خواهد کرد”). با جایگزینی این افکار با افکار واقع‌بینانه‌تر و مثبت‌تر، اضطراب عملکرد می‌تواند کاهش یابد.
    • آموزش مهارت‌های ارتباطی: بسیاری از مشکلات جنسی ناشی از ارتباط ضعیف است. درمان به شرکا می‌آموزد که چگونه نیازها، خواسته‌ها، ترس‌ها و مرزهای جنسی خود را به شیوه‌ای محترمانه و غیرقضاوت‌گرانه آشکارا و مؤثر بیان کنند. این می‌تواند شامل استفاده از جملات “من”، گوش دادن فعال و ارائه بازخورد مثبت باشد.
    • مواجهه تدریجی/حساسیت‌زدایی: برای شرایطی مانند GPPPD یا فوبیای جنسی، این شامل یک رویکرد تدریجی و سیستماتیک برای معرفی مجدد فعالیت‌های جنسی است، با شروع از مراحل کم‌خطرتر و پیشرفت آهسته، که اغلب با تکنیک‌های آرامش‌بخش ترکیب می‌شود.
    • رویکردهای مبتنی بر ذهن‌آگاهی: تشویق آگاهی لحظه حال در طول فعالیت جنسی می‌تواند به افراد کمک کند تا از افکار مزاحم (مانند نگرانی‌های عملکردی، نگرانی‌های تصویر بدنی) جدا شوند و به طور کامل با احساسات خود و شریک خود ارتباط برقرار کنند. این لذت را افزایش می‌دهد و اضطراب را کاهش می‌دهد.
  • روان‌درمانی (فردی و زوجی): فراتر از تکنیک‌های خاص درمان جنسی، روان‌درمانی گسترده‌تر اغلب برای پرداختن به مسائل روان‌شناختی و رابطه‌ای اساسی ضروری است.
    • درمان فردی: برای مسائلی مانند افسردگی، اضطراب عمومی، سابقه تروما، مشکلات قابل توجه تصویر بدنی یا عزت نفس پایین، درمان فردی (مانند CBT، درمان روان‌پویشی، درمان انسان‌گرا) می‌تواند فضایی امن برای پردازش و شفای این عوامل مؤثر فراهم کند.
    • زوج‌درمانی: هنگامی که پویایی‌های رابطه‌ای عامل مهمی هستند، زوج‌درمانی بسیار ارزشمند است. این به شرکا کمک می‌کند تا به تعارضات اساسی بپردازند، صمیمیت عاطفی را بهبود بخشند، اعتماد را بازسازی کنند، عدم تعادل قدرت را مدیریت کنند و راه‌های سالم‌تری برای تعامل، هم در داخل و هم خارج از اتاق خواب، ایجاد کنند. این نارسایی جنسی را به عنوان یک چالش مشترک بازتعریف می‌کند.
    • درمان مبتنی بر تروما: برای افراد دارای سابقه سوءاستفاده جنسی یا سایر ترومای قابل توجه، درمان‌های تخصصی تروما (مانند حساسیت‌زدایی و بازپردازش حرکات چشم [EMDR]، درمان شناختی رفتاری متمرکز بر تروما [TF-CBT]، تجربه جسمانی [Somatic Experiencing]) برای پردازش و حل تأثیر ترومای گذشته بر عملکرد جنسی و صمیمیت فعلی ضروری هستند.
  • رویکرد یکپارچه: مؤثرترین برنامه‌های درمانی اغلب چند رشته‌ای هستند. این شامل همکاری نزدیک بین روان‌شناسان (درمانگران جنسی، روان‌درمانگران) و متخصصان پزشکی (اورولوژیست‌ها، متخصصان زنان، متخصصان غدد، پزشکان مراقبت‌های اولیه) برای اطمینان از رسیدگی به عوامل بیولوژیکی و روان‌شناختی به شیوه‌ای منسجم است. به عنوان مثال، مردی با ED ممکن است از هر دو دارو برای بهبود جریان خون و درمان جنسی برای کاهش اضطراب عملکرد بهره‌مند شود.
  • اصلاح سبک زندگی: روان‌شناسان ممکن است تغییراتی در سبک زندگی را نیز توصیه کنند که از سلامت کلی و در نتیجه، سلامت جنسی حمایت می‌کند. اینها شامل تکنیک‌های کاهش استرس (مانند مدیتیشن، یوگا)، ورزش منظم، رژیم غذایی سالم، بهداشت خواب کافی و کاهش مصرف بیش از حد الکل یا مواد مخدر است.
  • همه چیز درباره اختلالات جنسی | دکتر فرامرز ذاکری
نتیجه‌گیری

نارسایی جنسی، اگرچه اغلب در سکوت و با انگ اجتماعی همراه است، یک وضعیت رایج و بسیار قابل درمان است که می‌تواند به طور عمیقی بر کیفیت زندگی فرد و سلامت روابط صمیمی آنها تأثیر بگذارد. به عنوان روان‌شناسان، ما درک می‌کنیم که ریشه‌های آن به ندرت منفرد هستند، بلکه از تعامل پیچیده‌ای از تمایلات بیولوژیکی، حالات روان‌شناختی، پویایی‌های رابطه‌ای و تأثیرات اجتماعی ناشی می‌شوند.

از طریق یک ارزیابی جامع زیستی-روانی-اجتماعی و مداخلات روان‌شناختی متناسب، اغلب در کنار مراقبت‌های پزشکی، افراد و زوج‌ها می‌توانند بهبود قابل توجهی را تجربه کنند. از آموزش روان‌شناختی و تکنیک‌های رفتاری گرفته تا روان‌درمانی عمیق‌تر فردی و زوجی، هدف این است که موانع برزیستی جنسی را از بین ببریم، ارتباط باز را تقویت کنیم، زخم‌های گذشته را التیام بخشیم، و در نهایت زندگی جنسی رضایت‌بخش‌تر و لذت‌بخش‌تری را پرورش دهیم. شکستن سکوت و جستجوی کمک حرفه‌ای یک گام شجاعانه و توانمندسازی به سوی بازپس‌گیری صمیمیت و افزایش بهزیستی کلی است.

دکتر محمد خرسندی روانشناس بالینی

اگر شما یا شریک زندگی‌تان با اختلالات جنسی مواجه هستید، به یاد داشته باشید که تنها نیستید و کمک در دسترس است. آیا مایلید درباره نحوه شروع فرآیند تشخیص یا درمان بیشتر بدانید؟

5/5 - (1 امتیاز)

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *