مقالات

افسردگی از منظر روان تحلیلی

افسردگی از منظر روان تحلیلی
افسردگی از منظر روان تحلیلی

افسردگی از منظر روان تحلیلی بر محرومیت فرد از یک کهن الگو ها است . به هم ریختن تعادل کهن الگو ها می تواند مشکلات جدی روانی برای فرد به وجود آورد . تشخیص این که کدام کهن الگو طرد شده در افسردگی بسیار مهم است .

کسانی که آمادگی بیشتری برای ابتلا به افسردگی دارند که در کودکی به نوعی از دست دادن والدین ، طرد یا نادیده انگاشته شدن را تجربه کرده اند.

بیماری افسردگی معمولا هنگامی از نو عود می کند که فرد بار دیگر به محرومیت از نیازهای کهن الگویی خود دچار شود . این ناکامی جدید به صورت تکرار افسردگی قدیمی یا محرومیت دوران کودکی تجربه می شود .

تحلیل ها طبیعت تجربه ی ناکامی اولیه را اشکارمی نماید و نوع کار تحلیل گرانه ای را معین می کند که لازم است برای ادامه ی درمان در پیش گرفته شود .

افسردگی نیز همچون اضطراب تجربه ای طبیعی و همگانی است که انسان آن را با تمامی اعضای گونه پستانداران شریک است . در کل چنین به نظر می رسد که افسردگی واکنشی سازگارانه در برابر محرومیت یا شکست است (استیونز 1997 ، ترجمه مرجان مهدی پور ).

پس درک کهن الگوها و پاسخ به نیازهای آنان مهم ترین کاری است که درمان گران یونگی برای بیماران خود انجام می دهند .

 

به این مقاله امتیاز بدهید

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *