بهار جاودانه نوروز، جشن کهن الگوی تولد دوباره
آیا میدانستید جشنی باستانی وجود دارد که نه تنها آغاز سال نو، بلکه نمادی از کهن الگوی تولد دوباره در اعماق روح انسان است؟ نوروز، سال نوی پارسی، فراتر از مرزهای زمان، مذهب و قومیت، جشنی است که ریشههای آن در سنتهای باستانی زرتشتی ایران پیش از اسلام فرو رفته است. این جشن، با قدمتی هزاران ساله، در تار و پود فرهنگی جوامع گوناگون در آسیای مرکزی، قفقاز، خاورمیانه و فراتر از آن بافته شده و هر ساله، با فرا رسیدن اعتدال بهاری، کهن الگوی تولد دوباره را در جانهای مشتاق، زنده میکند.
نوروز، به معنای “روز نو” در فارسی، گواهی بر ارتباط پایدار انسان با جهان طبیعی است. این جشن، لحظهای است که خورشید از خط استوای آسمانی عبور میکند و آغاز بهار را در نیمکره شمالی رقم میزند. این رویداد نجومی، که تعادل بین روز و شب را نشان میدهد، هزاران سال است که مشاهده و جشن گرفته میشود و نمایانگر پیروزی نور بر تاریکی، گرما بر سرما و زندگی بر مرگ است. در واقع، نوروز، جشنی برای کهن الگوی تولد دوباره است.
ریشههای باستانی و نمادین نوروز
ریشههای نوروز با زرتشتیگری، یکی از قدیمیترین ادیان توحیدی جهان، در هم تنیده است. زرتشت، پیامبری که این دین را بنیان نهاد، بر مبارزه کیهانی بین اهورامزدا، خدای نور و نیکی، و انگره مینو، نیروی تاریکی و شر، تأکید کرد. نوروز، در این زمینه، نمایانگر پیروزی اهورامزدا، پیروزی زندگی و تجدید بر نیروهای زمستان و زوال بود. اما نوروز قبل از ظهور زرتشتیگری نیز وجود داشته است، و شواهدی نشان میدهد که ریشههای آن به جوامع باستانی کشاورزی باز میگردد که نیروهای زندگیبخش طبیعت را میپرستیدند. ریتم چرخهای فصول، مرگ و تولد دوباره پوشش گیاهی، و وعده برداشت فراوان برای زندگی این جوامع اولیه محوری بود. بنابراین، نوروز به جشنی برای این تجدید چرخهای تبدیل شد، آیینی که رفاه و باروری زمین را تضمین میکرد. این جشن، در واقع، تجلی کهن الگوی تولد دوباره در طبیعت و جان انسان بود.
آیینها و نمادهای نوروز، تجلی کهن الگوی تولد دوباره
نوروز با مجموعهای غنی از آیینها و نمادها جشن گرفته میشود که هر کدام معنا و اهمیت عمیقی دارند.
- هفت سین: شاید نمادینترین نماد نوروز، سفرهای است که با هفت مورد که با حرف فارسی “سین” (س) شروع میشوند، تزئین شده است. این موارد جنبههای گوناگون زندگی و تجدید را نشان میدهند:
- سبزه: نماد تولد دوباره و تجدید.
- سمنو: نماد فراوانی و باروری.
- سیب: نماد زیبایی و سلامتی.
- سنجد: نماد عشق.
- سرکه: نماد سن و صبر.
- سیر: نماد سلامتی.
- سماق: نماد رنگ طلوع خورشید.
- فراتر از این موارد استاندارد، بسیاری از سفرهها شامل تخممرغهای رنگی، نماد باروری، سکه، نماد رونق، و گلهای سنبل، به دلیل عطر فوقالعادهشان، نیز هستند.
- خانهتکانی: هفتهها قبل از نوروز، خانوادهها در خانهتکانی کامل شرکت میکنند، عملی نمادین برای پاکسازی کهنهها و استقبال از نوها. این آیین نشاندهنده پاکسازی هر دو قلمرو فیزیکی و معنوی است، آماده شدن برای ورود بهار.
- چهارشنبهسوری: در آخرین چهارشنبه قبل از نوروز، مردم چهارشنبهسوری را با روشن کردن آتش و پریدن از روی آن جشن میگیرند. این آیین نماد پاکسازی روح، سوزاندن منفیهای سال گذشته و پذیرش وعده آینده است.
- سیزدهبهدر: در سیزدهمین روز نوروز، خانوادهها خانههای خود را ترک میکنند و به طبیعت میروند، پیکنیک میکنند و تجدید جهان طبیعی را جشن میگیرند. این آیین نشاندهنده رهایی از هرگونه منفی مرتبط با عدد سیزده و ادغام هماهنگ بشریت با طبیعت است.
- حاجی فیروز: حاجی فیروز شخصیتی است که به طور سنتی با چهرهای سیاه شده، لباس قرمز پوشیده و در خیابانها آواز میخواند و میرقصد. او نمادی از شخصیتی است که با شادی سال نو باز میگردد.
تحلیل یونگی نوروز، تجلی کهن الگوی تولد دوباره در روان انسان
نوروز، با نمادگرایی غنی و ارتباط عمیق خود با جهان طبیعی، موضوعی جذاب برای تحلیل یونگی ارائه میدهد. مفاهیم کارل یونگ از آرکتایپها، ناخودآگاه جمعی و فرآیند فردیت، بینشهای ارزشمندی را در مورد اهمیت روانشناختی این جشنواره باستانی ارائه میدهد.
- کهن الگوی تولد دوباره: نوروز کهن الگوی تولد دوباره را تجسم میکند، نمادی جهانی که با تجربه انسانی تجدید چرخهای طنینانداز میشود. اعتدال بهاری، رویداد مرکزی نوروز، نماد پیروزی نور بر تاریکی است، تصویری قدرتمند از بازسازی و تحول. این آرکتایپ ظرفیت ذاتی ما برای رشد و تجدید، توانایی ما برای غلبه بر ناملایمات و پذیرش وعده شروعی جدید را منعکس میکند.
- سایه و ادغام: آیینهای خانهتکانی و چهارشنبهسوری مفهوم یونگی سایه را نشان میدهد، جنبههای ناخودآگاه شخصیت ما که اغلب سرکوب یا انکار میکنیم. عمل پاکسازی خانه و سوزاندن منفیها نماد رویارویی و ادغام سایه است که امکان رشد و تمامیت شخصی را فراهم میکند.
- ناخودآگاه جمعی: محبوبیت پایدار نوروز در میان فرهنگهای گوناگون و در طول تاریخ، گواهی بر ریشههای آن در ناخودآگاه جمعی است. نمادها و آیینهای نوروز، مانند هفت سین و سیزدهبهدر، با تجربیات جهانی انسان طنینانداز میشوند و ارتباط مشترک ما با جهان طبیعی و ریتمهای چرخهای زندگی را منعکس میکنند.
- اهمیت طبیعت: ارتباط قوی نوروز با جهان طبیعی، اهمیتی را که یونگ به نیاز انسان به ارتباط با طبیعت قائل بود، برجسته میکند. یونگ معتقد بود که قطع ارتباط با طبیعت میتواند تأثیر منفی بر روان انسان داشته باشد. بازگشت به طبیعت که در سیزدهبهدر رخ میدهد، این ارتباط را تأیید میکند.
- اصل زنانه: نوروز با تأکید بر باروری، تولد دوباره و جنبههای پرورش دهنده زمین، پیوندهای قوی با اصل زنانه، که یونگ آن را آنیما مینامید، نشان میدهد.
- فرآیند فردیت: عمل شروع سال نو و صرف زمان برای تأمل در سال گذشته و امیدهای فرد برای سال آینده، با مفهوم یونگی فردیت همسو است. هدف این فرآیند، دستیابی به تمامیت است. آیینهای پیرامون نوروز به این سفر کمک میکنند.
در پایان، نوروز بسیار فراتر از یک جشن ساده است. این یک آیین عمیق، گواهی زنده بر ارتباط پایدار انسان با جهان طبیعی و نمادی قدرتمند از تجدید و کهن الگوی تولد دوباره است. جذابیت ماندگار آن، که هزاران سال و فرهنگها را در بر میگیرد، گواهی بر ریشههای عمیق آن در روان انسان است، که با آرکتایپها و تجربیات جهانی که زندگی ما را شکل میدهند، طنینانداز میشود.
دکتر محمد خرسندی روانشناس یونگی