نگاهی متفاوت به زندگی مولانا
مردی واعظ،سجاده نشینی با وقار و فاضلی گرانمایه،ناگهان چنگ به دست می گیرد و سماع برپا می کند.دل از کف می دهد،آرام جانش می رود.مریدان نگرانند و چشم به راه مولای خویش.
مردی واعظ،سجاده نشینی با وقار و فاضلی گرانمایه،ناگهان چنگ به دست می گیرد و سماع برپا می کند.دل از کف می دهد،آرام جانش می رود.مریدان نگرانند و چشم به راه مولای خویش.
«من» از ساختارهای روانی است که شناخت از آن در حیطه خود آگاهی لازم و ضروری است. محمد خرسندی یونگپژوه ضمن بیان این مطلب گفت: از نظر یونگ «من» مرکز میدان آگاهی است و از آنجا که شخصیت تجربی را دربرمیگیرد، فاعل هر کنش آگاهانهی شخصی است.
کتاب نقشه روح یکی از بهترین کتابهایی است که به معرفی ساختار و نظریه یونگ پرداخته است.این کتاب توسط موری اشتاین از پسا یونگین ها نوشته شده است.
ناخودآگاه جمعی مفهومی می باشد که توسط روانکاو، کارل یونگ تعریف شده است.یونگ ساختار شخصیت را به سه بخش تقسیم کرد،اول ضمیرخودآگاه،دومی ضمیر ناخودآگاه شخصی و سوم ضمیرناخوداگاه جمعی.
مطعالعات نشان می دهد أنواع کهن الگوها را می توان برای رشد و تحول استفاده کرد.چرا که کهن الگوها راهنمایان خوبی برای درون هستند،و کهن الگوها ی ما بالاترین توان بالقوه در روان هستند(میس2003)
از نظر فلسفی و نظری ارائه شده توسط روانشناسی یونگی و بر اساس تحقیقات گسترده اساطیری ، سفر قهرمانی منعکس کننده یک مفهوم جامع از نظریه یادگیری تحول آفرین است که بر مرکزیت احساسات در تجربه تحول شخصی تمرکز می کند. سفر قهرمانی از طریق بازتاب انتقادی از خود ، چارچوبی را فراهم می کند که افراد را در درک این نکته راهنمایی می کند که رشد و دگرگونی های شخصی غالباً با چالش و تنش همراه هستند ، اما اغلب هرچه چالش بزرگتر باشد ، تحقق فردی و رشد شخصی قابل توجه تر است.
در درون همه ما گنجی وجود دارد که از آن بیخبر هستیم، استعدادهای بالقوهای که دستیابی به آن میتواند ما را در مسیر تحول، موفقیت و رضایت بیشتری قرار دهد. اما این استعدادهای بالقوه منابع ارزشمندی هستند که «عقدهها»[1] آن را دربرگرفته و اجازه بالفعل شدن به آن نمیدهد.«به نظر یونگ ناخودآگاه شخصی انسان عمدتا از عقدهها تشکیل میشود. عقدهها مجموعهای از احساسات هستند که نشأت گرفته از ایدهها، تفکرات و تعهدات میباشد.»(اسنودن 1393).ی
عقدهها ساختار روان ناخودآگاه را شکل میدهند و عقدهها اختلال در ضمیر آگاه به وجود میآورند، دشوارترین مسائل هیجانی – عاطفی افراد است.
پس اولین قدم در شناسایی سایه ، پذیرفتن آن است. باید بپذیریم که به عنوان یک انسان دارای ویژگی های مثبت و منفی هستیم و از داشتن آن ها احساس شرم یا خجلت نکنیم. اکنون به چند سئوال زیر پاسخ دهید،
سایه عموما بهصورت یک فرد همجنس نفرتانگیز ناشناس در رویا ظاهر میشود. یونگ مثال میزند یک زنی در رویاش یک زن بسیار کثیف با احساس روسپی در رویای خودش دید. و چنین زنی سایهی آن فرد است.
حساب کاربری ندارید؟
ایجاد یک حساب کاربری