بازگشت خرد زنانه
در اسطورههای یونانی آمده است، زمانی که کرونوس حاکم مطلق بر جهان باستان بود از ترس از دست دادن قدرت، فرزندان خود را میبلعید.
متیس با راهنمایی و مشورت مادر کرونوس، هنگام به دنیا آمدن زئوس، سنگی را در میان پارچهای پیچید و آن را به کرونوس داد تا ببلعد، با بزرگ شدن زئوس و همفکری متیس،(بانوی خرد) مایعی تلخ به کرونوس داد، کرونوس تمام فرزندان خود را بلعیده بود بالا آورد، زئوس با همکاری، هادس و پوزیدون به جنگ پدر خود کرونوس رفت و او را شکست داد.
زئوس پادشاه آسمان و زمین شد، قلمرو زیرزمین به هاوس و دریاها به پوزیدون رسید.
خوابگزارها به زئوس خبر داده بودند که متیس فرزندانی به دنیا خواهد آورد که از او قدرتمندتر و باهوشتر خواهد بود. زئوس، متیس را بلعید تا این اتفاق نیفتد.
بانوی خرد
با بلعیده شدن متیس بانوی خرد و عقلانیت حکومت مردسالارانه شکل گرفت و زنان در پی به دست آوردن هویت خود قدم در راه مردان گذاشتند.
این مساله باعث شد تا زنان علیرغم به دست آوردن دستاوردهای مهمی در زندگی خود از بلوغ طبیعت زنانه خود دور بیفتند. زن از خود میپرسد چیزهایی که به دست آوردهام به چه درد میخورد؟ اما او نمیداند که موفقیت برای او به صورت اعتیاد درآمده است. علیرغم به دست آوردن خیلی از چیزها احساس پوچی و تنهایی میکند.
زن امروزی آموخته است که چطور کارها را به شکل منطقی انجام دهد، اما نمیداند که بهایی را که برای آن پرداخت کرده سلامتی، رویاها و شهودی است که فدا کرده است.
به جرات میتوان گفت: آنچه را که او از دست داده است رابطه عمیق با طبیعت زنانه خود است.
متیس
وقتی که متیس توسط زئوس بلعیده میشود آتنا از سر زئوس متولد میشود و هیچوقت نمیداند که مادری هم داشته است. به همین دلیل است که برخی از زنان درمییابند که تلاش آنها برای کسب موفقیت و تایید دیگران براساس خشنود ساختن پدر درونی (یا حتی بیرونی) استوار بوده است.
در چنین فضایی زنان یاد میگیرند که چطور براساس الگوی مردانه موفق باشند. اما این الگو به تنهایی برای زنان کافی نیست و پاسخگوی نیازهای اصلی آنان نیست.
میتوان گفت زن با ورود به عرصه کسب موفقیت و احساس ارزشمند بودن با قواعد مردانه بازی میکند، راه را به اشتباه میرود و همواره دچار خلا است.
اما از سوی دیگر جامعه الگویی با قواعد زنانه برای او تجویز نکرده است و هیچ دستورالعمل یا رهنمودی در این خصوص وجود نداشته باشد
شاید زن سفری را آغاز کند تا متیس بلعیده شده را دوباره به صحنه روزگار بازگرداند تا قواعد زنانه هم در جامعه امروز حاکم شود.
تغییر
اما تغییر ترسناک است و بسیاری از زنان حاضر نیستند چنین سفری را شروع کنند. برخی هم که در جنبشهای فمینستی دست به سفر زدهاند راه را از اساس اشتباه طی کردند و فکر میکنند تنها راه موفقیت زنان مخالفت با مردان است و یا شعارهای دهان پرکن دیگر. جنبشهای فمینستی که درنهایت هیچ دستاوردی را برای طبیعت زنانه به همراه نخواهد داشت.
سفری که زن باید آغاز کند سفری درونی، بدون تایید بیرونی جامعه مردسالار خواهد بود. سفر با جستجوی زن قهرمان برای کسب هویت زنان (آنیما) خود آغاز میشود.
مورین مورداک روانکاو یونگی آمریکایی معتقد است: «سفر قهرمانی زن بر اثر جدایی از زنانگی آغاز میشود و با ادغام مردانگی و زنانگی پایان مییابد.»
بازگشت خرد زنانه
پس زن باید یاد بگیرد برای سفر که منجر به تغییرات اساسی در روان او خواهد شد، بیآنکه بگذارد ترس او را متوقف کند.
ترس خود را احساس و با آن متحد شود. اما زمان سفر چه موقع است؟ زمانی است که زن احساس خستگی شدید از گذشته خود میکند و در سرزمین هادس است.
خشم و اندوهی بیپایان در جزیره سرگردانی قرار دارد، در این لحظات است که زن باید به دعوتنامهای که از ناخودآگاه او برای سفر ارسال شده است پاسخ مثبت دهد.
زمان سفر
زمان سفر آغاز شده است. سفری داوطلبانه برای شفای زنانگی خود، با فشای این زخم پرورش جسم و روح هم شروع میشود واحساسات شهود، خلاقیت و طنز او دوباره احیا میشود و در چنین شرایطی بخشی از انرژی درونی او که به سمت بیرون هدایت شده بود آرامآرام به سمت دنیای درون او تغییر مسیر میدهد.
پس جهان منتظر بازگشت خرد زنانه است. مرکز روانشناسی مسیر درست