سفر قهرمانی

سفر قهرمانی

سفر قهرمانی

سفر قهرمانی

محمدخرسندی

در درون همه ما گنجی وجود دارد که از آن بی‌خبر هستیم، استعدادهای بالقوه‌‌ای که دستیابی به آن می‌‌تواند ما را در مسیر تحول، موفقیت و رضایت بیشتری قرار دهد.

اما این استعدادهای بالقوه منابع ارزشمندی هستند که «عقده‌ ها» آن را دربرگرفته و اجازه بالفعل شدن به آن نمی‌ دهد.

«به نظر یونگ ناخودآگاه شخصی انسان عمدتا از عقده‌ها تشکیل می‌شود. عقده‌ها مجموعه‌ای از احساسات هستند که نشأت گرفته از ایده‌ها، تفکرات و تعهدات می‌باشد.»(اسنودن 1393).

یونگ برای هر عقده یک مولفه‌ی کهن‌الگویی قایل شد(اشتاین 1394).محتویات ضمیر ناخودآگاه جمعی کهن‌الگوها هستند

که تاثیر مهمی بر عقده‌ها دارد.مسیر شفای عقده از سفر قهرمانی می گذرد بنابراین سفر قهرمانی دارای کهن‌الگوهایی زیادی است،

این کهن‌الگوها می‌توانند به ما کمک کنند تا کارکرد درونی خود را بهتر بشناسیم و از آنها برای کشف استعدادها و رهایی از بند عقده ها به درستی استفاده کنیم.

«هنگامی که زندگی کسالت‌بار و بی‌معنا احساس می‌شود، یا هنگامی که شیوه‌ی زندگی و آنچه انجام می‌دهید از بیخ و بن اشتباه به نظر می‌رسد،

با آگاه شدن  از اختلاف میان کهن‌الگوهای درونتان نقش‌هایی آشکارا برعهده دارید می‌توانید به خودتان کمک کنید.

هنگامی که شما نقشی را ایفا می‌کنید که با کهن‌الگوی فعال درونتان مربوط است. از ژرفای و معنایی که نقشی برای شما دارد انرژی تولید می‌شود.(بولن 1394).

Hero's Journey Lesson | Creative Educator

تصورات باستانی

«کهن‌الگوها تصورات باستانی هستند که از ناهشیار جمعی حاصل می‌شوند.

آنها از این نظر که مجموعه تصورات مرتبط با مایه هیجانی هستند، به عقده‌ها شباهت دارند.

اما در حالی که عقده عناصر فردی ناهشیار شخصی هستند، کهن‌الگوها عمومیت دارند و از محتویات ناهشیار جمعی سرچشمه می‌گیرند.(فیست 1395)

«ناخودآگاه جمعی بخشی از روان است که می‌توان باتوجه به این‌که این مفهوم برخلاف ناخودآگاه فردی، وجود خود را در گرو تجربه شخصی نمی‌داند و در نتیجه دستاوردی فردی نیست،

بین آن دو تفاوت قایل شد، ناخودآگاه فردی اساسا از محتویاتی تشکیل شده که زمانی ناخودآگاه بوده‌اند،

اما در دوره‌ای به دلیل فراموش شدن یا سرکوب شدن، از محدوده‌ی خودآگاه خارج شده‌اند،

در حالی‌که محتویات ناخودآگاه هرگز وارد حیطه‌ی خودآگاه نمی‌شوند و بنابراین هرگز به صورت فردی کسب نمی‌شوند،

وجودشان منحصرا به وراثت بستگی دارد. ناخودآگاه فردی عموما از عقده‌ها تشکیل شده است، در حالی‌که ناخودآگاه جمعی اساسا از کهن‌الگو تشکیل گردیده است.(یونگ 1396)

کهن‌الگوی قهرمان برای خنثی کردن عقده‌هایی که روان را به تسخیر خود درآورده‌اند از سایر کهن‌الگوها کمک می‌کند

و سفری را آغاز می‌کند. جوزف کمپبل این سفر را در سه مرحله‌ی (سفر قهرمان) عزیمت، آیین تشرف و بازگشت طراحی می‌کند.

«ماجراجویی معمول قهرمان با شخصی آغاز می‌شود که چیزی از او گرفته شده، یا حس می‌کند در تجارب معمول موجود یا مجاز برای اعضای جامعه‌اش چیزی کم است،

این شخص با یک سلسله ماجراجویی‌های خارق‌العاده دست می‌زند، تا آنچه را که از دست داده است بازگرداند.

یا نوعی اکسیر حیات را کشف کند، ماجرا غالبا از یک دوره شامل رفت و یک برگشت اتفاق می‌افتد، که این رفت و برگشت هر کدام آیین‌های خود را دارد.(کمپبل 1393)

بن مایه اصلی سفر قهرمانی

کمپبل معتقد است در این مسیر قهرمان دچار تحولات گسترده روانی می‌شود.

خارج شدن از این موقعیت نارس روان‌شناختی، و دست یافتن به شهامت لازم برای پذیرفتن مسئولیت خویش و پیدا کردن اعتماد به نفس، مستلزم مرگ رستاخیز است.

این بن‌مایه اصلی سفر جهانی قهرمانی است- ترک یک موقعیت و پیدا کردن فشار زندگی که شما را در موقعیتی غنی‌تر یا بالغ‌تر قرار دهد.(کمبپل 1393)

سمبل‌های کهن‌الگویی باعث تکوین روان می‌شود که آن را در اسطوره‌ها و قصه‌ها می‌توان یافت، زیرا درک این اسطوره‌ها و قصه‌ها باعث می‌شود تا تکامل روان را بفهمیم.

از آنجا که اسطوره قهرمان یکی از رایج‌ترین اسطوره‌های جهان است، درک این جزئیات در داستان‌ها و قصه‌های اسطوره‌ای قابل کشف است، و قهرمان فردی است که می‌تواند تغییر ایجاد کند.

دیدگاه یونگ

از دیدگاه یونگ انسان در جست‌وجوی معنای زندگی و تحقق خویشتن است و از اسطوره‌ها سرنخ‌هایی برای این فرآیند هستند.

اما این جست‌وجو را هر کس باید خودش به تنهایی انجام دهد. بنابراین اسطوره‌های یونگ، صرف‌نظر از این که چه تعداد در بازگویی و گوش دادن به آنها مشارکت داشته باشد،

حاوی پیام‌هایی به افرادند و نه گروه‌ها. اسطوره‌ها با همه‌ی افراد به یک شیوه سخن می‌گویند،

اما باید به صورت فردی با آن‌ها رویاروی شد. اسطوره‌ها نقشی الهام‌بخش دارند و حقایق نهفته در آن‌ها کلیدهایی هست که فرد را به شکوفایی استعدادهایش هدایت می‌کند.(مخبر 1396، ص89)

یکی از مهم‌ترین اسطوره‌ها، اسطوره قهرمان است که قهرمان در طی سفرهای خود بر ترس‌ها و اژدها و در راه رسیدن به هدفش مبارزه می‌کند.

قهرمان برای طی کردن این مسیر دست به سفر قهرمانی می‌زند. اسطوره قهرمان در لایه لایه روان برای کشف ناشناخته‌ها حرکت می‌کند. تا به گنج درونمان دست پیدا کند. دگرگونی درونی ما باعث تحول در دنیای بیرون ما خواهد شد.

هنگامی که قهرمان در سفر قهرمانی خودش را پیدا می‌کند، گویی همه چیز در جای خود قرار می‌گیرد آنگاه می‌تواند زیبایی، هوش و خوبی را ببیند

و قادر می‌شود آن‌ها را مفید به کار می برد، در نتیجه موفق می‌شود.

در چنین وضعیتی کمتر گرفتار اثبات خود شود و در نتیجه می‌تواند آرام بگیرد، دوست بدارد و دوست داشته شود.

آن گاه همه آنچه برای مطالبه کل انسان بودنش، کل قهرمانی که نیاز دارد، در اختیار ماست.(پیرسون، 1394، ص23).

یکی از کسانی که بر روی تک اسطوره سفر قهرمان کار کرده، جوزف کمبل است.

مضامین کهن الگو ها

«در قهرمان هزار چهره، کمبل (1949) مضامین کهن‌الگوی قهرمان را در طول قرن‌ها داستان‌سرایی بررسی می‌کند تا ارتباط ما با معنایی که در جهان خود پیدا می‌کنیم را شناسایی کند.(Rayfnann 2019)

کمبل بر این باور است که اسطوره‌ها رویاهای جمعی بشرند، به عبارت دیگر هر آن پدیده‌ای که وارد رویای عمومی می‌شود در واقع به سمت اسطوره شدن به حرکت درمی‌آید.(مخبر 139؟؟، ص131)

«سفر قهرمان، الگویی جهانی است که در هر فرهنگی و در هر زمانی اتفاق می‌افتد. این الگو همان تنوع نامحدودی دارد که نژاد انسان داراست

و با وجود این، فرم بنیادی آن همواره ثابت است. سفر قهرمان مجموعه عناصری است با استحکامی حیرت‌انگیز که پیوسته از اعماق ذهن بشر می‌تراود، با جزئیاتی متفاوت در هر فرهنگ، اما در اساس مشابه و یکسان.(وونگر، 1399، 36)

جایگاه قهرمان در اسطوره و موضوع سفر قهرمان از اهمیت بالایی در نزدیکی کمپبل برخوردار است.

«از دیدگاه او قهرمان صرفا کسی نیست که سفری را آغاز و فقط یک سلسله ماجر را دنبال کند، بلکه این سفر در واقع سفری به درون و تجربه‌ی شناخت خویش و ولادت دوباره در هیبتی تازه است.

او سفر قهرمان را نماد توانایی بشر در کنترل توحش درون، یا نوعی زندگی سپری شده در کشف خویش، و هدف‌ غایی سفر را کسب خرد و قدرت در راه کمک به دیگران می‌داند.

از نظر او شخص معروف یا مشهور فقط به مرزهای ارزشی خودش بها می‌دهد، اما قهرمان به ورای مرزهای شخصی خویش و گاه خانواده، قبیله، عشیره و ملت حرکت می‌کند.(مخبر، 1397، ص143)

وظیفه قهرمان

«قهرمان وظیفه دارد تلاشی برای غلبه بر چالش‌های سخت را شروع کند.

با دریافت راهنمایی، شانس و لطف نیروهای غالب موجود در جهان، او قادر است بر سختی‌ها چیره شود تا سرنوشت خود را محقق کند و در جهان ماجراجویی‌ها مهارت یابد.

با این کار قهرمان نمادی از امید پیروزمندانه می‌شود و قادر به مهار قدرت ناف جهانی است تا مردم جهان عادی را از فراموشی خاصی نجات دهد.» (RauFmamn، 2019)

قهرمان برای ورود به سرزمین ناشناخته روان و کشف رموز آن دست به سفر می‌زند در مسیر سفرقهرمانی، قهرمان از سه مرحله عزیمت، آیین تشرف و بازگشت عبور می‌کند.

پرسش اساسی این است که در این سفر قهرمان چکار می‌کند؟

Writing the Hero's Journey: Steps, Examples & Archetypes

«مردن در شخصیت و روان کودکانه‌اش و بازگشتن در هیات یک فرد بالغ و مسئول که این ماجرا از دید جوزف کمبل یک تحول روان‌شناختی بنیادی است که همه باید آن را از سر بگذارند.(مخبر، 139؟؟، ص190)

قهرمان در مسیر سفر قهرمانی خود از یک موقعیت نارس روان‌شناختی برای دست یافتن به شهامت لازم برای پذیرفتن مسئولیت خویش خارج می‌شود

و در این راه به دنبال پیدا کردن عزت نفس و اعتماد به نفس مستلزم مرگ و رستاخیز است این بن‌مایه سفر قهرمان در مسیر سفر قهرمانی است.

در واقع یعنی ترک یک وضعیت و پیدا کردن منشا زندگی که شما را در موقعیتی غنی‌تر قرار دهد(نابودگر).همه این تحولات در مسیر سفر قهرمانی با استفاده از کهن الگوها برای ما امکان پذیر می شود.

الگوهای سفرهای قهرمانی متعددی برای قهرمان طراحی و اجرا شده است ازجمله این افراد می‌ توان به نظریه

بیداری قهرمان درون کارول پیر سون،

سفر قهرمانی مرد مردرابرت بلای،

کهن‌الگوهای شخصیت شین‌ودا بولن،

روش موردین مرداک برای سفر قهرمانی زنان آتنا و آرتمیس،

نظریه کلاریسا پنکولااستس کشف کهن‌الگوی زن وحشی،

سفر قهرمانی مرد بالغ ژیلت و مور اشاره کرد.

در نظری ژیلت و مور (1991) برای سفر قهرمانی مرد بالغ از چهار کهن‌الگوی عاشق، شعبده‌باز، جنگجو و پادشاه استفاده کرد.

پیرسون برای سفر بیداری قهرمان از 12 کهن‌الگوی معصوم، یتیم، حامی و جنگجو (تدارک سفر)، جوینده، نابودگر، عاشق، آفرینگر(سفر) و در بازگشت از سفر از چهار کهن‌الگوی حاکم، ساحر، فرزانه و دلقک استفاده کرد.

سوم: روش رابرت بلای

در این نظریه رابرت از سفر قهرمانی مرد با تکیه بر داستان اسطوره‌ای آیرون حان و مراحل سفر شامل بالش، و کلید پرداخت شده است.

چهارم: روش مورین مرداک

در این نظریه قهرمانی مورین مرداک سفری برای زنانی با کهن الگوهای فعال آتنا و آرتمیس که شامل 10 مرحله است اشاره کرده که این مراحل شامل:

جدایی از زنانگی، همذات‌پناری با مردانگی، جاده امتحانات دشوار، رسیدن به موفقیت،

بیدار شدن احساس خشکی روحی، هبوط به قلمرو زنانگی، تمنای شدید برای پیوند دوباره با زنانگی،

شتاب شکاف و فاصله میان مادر و دختر، شتاب مردانگی زخمی درون و ازدواج مقدس (پیوند دوباره زنانگی و مردانگی) (مورداک، 1393، ص7)

پنجم: روش کلاریسا پنیکولااتس

از طریق داستان و استخراج الگوهای اسطوره‌ای به تبیین سفر قهرمانی برای روح زنان اشاره می‌کند که به دنبال کشف کهن‌‌الگوی زن وحشی است

که شامل مراحل اعاده شهود، الگوی سفر عشق، الگوهای جسم سرخوش و بدل وحشی و اعاده جنسیت والا و تعیین قلمرو است.

ششم: تیپ‌شناسی جین شیوندا بولن

که 15 کهن‌الگوی ساختار شخصیت زنان و مردان را می‌سازد 7 کهن‌الگوی زنانه شامل آتنا، هسیتا، آرتمیس، دیمتر، پرسفون، هرا و آفرودیت

و 8 کهن‌الگوی مردان شامل زئوس، پوزیدون، هادس، هرمس، هفایسیتوس، آرس و دیونوسوس و آپولو است.

آزمون سفر قهرمانی زندگی:

سفر قهرمانی فرآیندی مهم در حوزه روان‌تحلیلی یونگ در حوزه کهن‌الگوها محسوب می‌شود،

از همین‌رو پس از مطالعه و اجرای سفرهای قهرمانی در ایران به این نتیجه رسیدم که این سفرها دارای نقایص و کمبودهای در حوزه کهن‌‌الگوها می‌باشد.

 

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *