ضمیر ناخودآگاه جمعی

ناخوداگاه جمعی ساخت روان بشر

ناخوداگاه جمعی زیر ساخت روان بشر
ناخوداگاه جمعی ساخت روان بشر

ناخوداگاه جمعی ساخت روان بشر مفهومی می باشد که  توسط روانکاو، کارل یونگ تعریف شده است.یونگ ساختار شخصیت را به سه بخش تقسیم کرد،اول ضمیرخودآگاه،دومی ضمیر ناخودآگاه شخصی و سوم ضمیرناخوداگاه جمعی.

ناخودآگاه جمعی که گاها به عنوان “روان عینی” یاد می شود، به این مسئله  اشاره دارد که بخشی از عمیق ترین قسمت ذهن، ناخودآگاه، به طور ژنتیکی به ارث می رسد و با توجه به تجربه شخصی افراد شکل نمی گیرد.

در واقع می توان گفت ضمیرناخودآگاه جمعی میراث روانی بشر است.روانکاوی یونگ، بر این عقیده بود که ناخوداگاه جمعی زیر ساخت روان بشر از غرایز و کهن‌الگوها تشکیل شده است که تصاویر، نمادها یا شکل های بنیادی و اصلیِ از پیش موجود را نشان می‌دهد و توسط ذهن آگاه سرکوب می‌شود.

ممکن است انسان‌ها به صورت آگاهانه این کهن‌الگوها را نشناسند و اطلاعاتی در مورد آن ها نداشته باشند اما احساسات شدیدی نسبت به آن ها دارند. ناخوداگاه جمعی میراث روانی بشر است که قدمتی چندصدهزار ساله دارد.

یونگ(نشر لیوسا)معتقداست انسان مالک چیزهای بسیاری است،که خود هرگز آنها را بدست نیاورده است،بلکه از نیاکانش به ارث برده است.انسان نه به مثابه ی یک لوح سفید و نانوشته ،بلکه صرفا به مثابه موجودی ناآگاه از خود،زاده می شود.ولی با خود نظامهایی به همراه دارد،که آماده کار هستند و مختص به انسان سازمان یافته اند؛و این نظام ها مرهون میلیون ها سال تکامل انسان است.

مهم ترین ساکن ناخوداگاه جمعی کهن الگوها هستند.کهن الگوها نمود ناخوداگاه جمعی است که از دل اسطوره ها و افسانه در روان مشترک بشر متبلور شده است.

از نظر یونگ کهن الگوهای زیادی در روان فرد از بدو تولد وجود دارد.شکاف بین کهن الگوهای اصلی با آنچه که زیست می کنیم باعث ایجاد فشار روانی در فرد می شود.

از همین رو به تعادل رساندن کهن الگوه از وظایف اصلی انسان در خودشناسی و سفر قهرمانی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *