چرا دچارطردشدگی می شوید
خیلی از وقت ها شما فردی را دوست دارید و او شما را پس میزند و خشمی در شما به وجود میآید اما این خشم به درون شما برمی گردد و شروع به خود سرزنشگری می کنید.
این مثال به سادگی نشان میدهد که شما چگونه احساس بی ارزشی و ناامیدی می کنید و در حال تجربه طردشدگی هستید و خود را قربانی و شکست خورده می دانید.
اما مصداقهای طردشدگی چیست ؟
میتوان از شکست عاطفی، طلاق ، ورشکستگی مالی ،از دست دادن شغل یا کار، پس زده شدن از یک رابطه، ابیوز شدن و… نام برد .
کسی که در یکی از این مصداق ها گرفتار شده است درد و رنجی راتجربه میکند که با یک بحران شدید عاطفی شروع میکند
معنا
که البته کاملاً قابل درک است. طردشدگی بخشی از زندگی هر فردی است که می تواند تبدیل به معنا و رشد و تحول در او شود،
به شرطی که از این فرآیند به درستی خارج شود. احساسات طرد شدگی بسیار قدرتمند عمل میکند به گونهای که شما احساس میکنید فردی وابسته و ترسو و دوست نداشتنی هستید . وقتی شما طردشدگی های خود در زندگی را حل و فصل میکنید،
میتواند تبدیل به افسردگی، اضطراب خشم، پایین بودن انرژی و… شود .
معمولاً فرد وقتی دچار طرد شدگی میشود، به جای درمان به دنبال جایگزینِ درمان می رود؛
خرید افراطی، مواد مخدر، الکل ، رابط جایگزین و یا استفاده بیش از اندازه از کتابهای خودشناسی که هر کدام از آنها متعلق به یک رویکرد خاص است
و فرد به راحتی گیج می شود و نمی داند باید چه کار کند برای همین به همان روابط کلیشهای و تکراری و رفتارهای آسیب زای خود ادامه می دهد.
وقتی فرد یکی از مصداق های طردشدگی را تجربه میکند ، معمولاً زخمهای کهنه درمان نشده ، سرباز می کند
و مانند باتلاقی او رابه داخل افکار منفی مثل من نمی توانم، ضعیف هستم ، به درد هیچ کاری نمی خورم، چرا من و… می شود
و هرچه در این افکار دست و پا میزند، بیشتر در افکار منفی خود فرو می رود و بیشتر سرخورده تر می شود.
میتوان گفت زخم های ناشی از طرد شدگی باعث تخلیه دائمی عزت نفس میشود.
برای رهایی از طرد شدگی، روبرو شدن با آن ، درک عقدهها ،سایه ها، تمرکز بر روی عزت نفس، استفاده از تکنیک تخیل فعال
و شناخت فرافکنی لازم و ضروری است. برای رهایی از چرخه معیوب طردشدگی باید و حتما با یک مشاور یونگی ادامه مسیر بدهد
تا از این شرایط تا حدود زیادی و هایی پیدا کند.