یونگ

چرا روانکاوی

زخمهایی که همجنان حمل می کنیم

چرا روانکاوی، می تواند باعث توسعه فردی در شما شود، چون بهترین روانکاو در تهران به شما کمک می کند تا ریشه مشکلات خود را شناسایی کنید.

یکی از مهم ترین این رویکرد روانکاوی یونگی است در این رویکرد فرد به درک عمیقی از خود دست پیدا می کند.

یونگ درمانی تلاش می کند تمام روانشناسی انسان را توضیح دهد. چون به لایه های عمیق انسان از طریق عقده و کهن الگوها نفوذ می کند.

در درمان یونگ، از بیمار خواسته می شود که هم ضمیر خودآگاه و هم ضمیر ناخودآگاه خود را با کمک درمانگر بررسی کند.

تا زمینه های شخصیتی خود را که ناهماهنگ هستند و با ایجاد وحدت بین ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه، به تعادل برساند.

این فراین از طریق کهن الگوها اتفاق می افتد. چرا که کهن الگوها وقتی در فردی از کارکرد اصلی خودش خارج می شود سیستم روانی فرد بهم می ریزد.

یونگ چندین تکنیک را برای یادگیری آنچه در ضمیر ناخودآگاه وجود دارد که باعث شناخت کهن الگوها می شود پیشنهاد کرد، از جمله:

تحلیل رویا: یونگ رویاها را ارتباطاتی از ضمیر ناخودآگاه می دانست. از طریق تجزیه و تحلیل، درمانگران یونگ معتقدند که پیام ها را می توان به عنوان اطلاعات تفسیر کرد

و برای کمک به توضیح اینکه چرا بیمار راحت است و کدام جنبه از شخصیت بیمار برای ایجاد تعادل و وحدت نیاز به کار دارد.

دسترسی به کهن الگوها از طریق رویاها اهمیت فراوانی دارد شما با کمک از یک روانکاو یونگی می توانید خواب خود را تحلیل کنید.

یونگ پس از سالها کار با دنیای درونی خود به این نتیجه رسید و وظیفه خودآزمایی را از طریق فرود آمدن به رویاها، خیالات و تصاویر خود بر عهده گرفت.

او متوجه شد که حتی چهره های وحشتناک در رویاها می توانند پیام رسان و راهنمای مفیدی برای رشد روانی باشند.

تداعی کلمات: در تمرینات تداعی کلمات، یک درمانگر یونگی کلمات خاصی را بیان می کند و مدت زمانی را که بیمار طول می کشد تا با اولین چیزی که به ذهنش می رسد را ثبت کند.

درمانگر ممکن است برای بار دوم یا سوم لیست را مرور کند و تغییرات در پاسخ‌ها و زمان‌های پاسخ را یادداشت کند.

اعتقاد بر این است که تغییرات در پاسخ‌ها بین آزمایش‌ها یا ناهنجاری‌های زمانی که بیمار برای پاسخ دادن نیاز هست، برای نشان دادن مناطقی که بیمار در مورد آنها احساس ناراحتی می‌کند، آموزنده می باشد.

یکی از موهبت‌های بزرگ کارل یونگ به روان‌شناسی عمقی، این بود که متوجه شد ذهن و بدن یکی هستند و نشانه‌های روانی و فیزیکی ما را می‌توان به‌عنوان تظاهرات بخشی از ما در نظر گرفت که «می‌خواهند شناخته شوند».

 

 

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *