کهن الگوی پرسفون به شما کمک می کند تا برای تغییر شخصیت انعطاف پذیری داشته باشید. پرسفون، لاتین Proserpina یا Proserpine، در دین یونانی، دختر زئوس، خدای اصلی، و Demeter، الهه کشاورزی.
او همسر هادس، پادشاه عالم اموات، یعنی هادس بود.
در «سرود دمتر» هومری، داستان این است که چگونه پرسفونه در حال جمعآوری گلها در دره نیسا بود که توسط هادس دستگیر شد و به عالم اموات منتقل شد.
مادرش، دیمتر، با اطلاع از ربوده شدن، در بدبختیاش، بیتوجه به محصول یا باروری زمین شد، به طوری که قحطی گستردهای در پی داشت.
بنابراین زئوس مداخله کرد و به هادس دستور داد که پرسفونه را به مادرش آزاد کند
از آنجا که پرسفون یک دانه انار را در عالم اموات خورده بود، اما نتوانست کاملاً آزاد شود، بلکه مجبور شد یک سوم سال را با هادس بماند و دو سوم دیگر را با مادرش بگذراند.
به احتمال زیاد، پرسفونه هیچ فرزندی با هادس نداشت، اما برخلاف همتای آسمانی خود هرا، او هیچ مشکلی با وفاداری شوهرش نداشت.
داستان دمتر، هادس و پرسفون شاید نمادی از تغییر فصول و تغییر دائمی از زندگی به مرگ است. و می توان از تولد دوباره سخن گفت.
یک بار دیگر به زندگی یا به عبارتی تغییر ماههای تابستان به زمستان و بازگشت زندگی در بهار بود.
پس اسطوره هادس و پرسفون با آمدن بهار و زمستان مرتبط است: وقتی پرسفون به زمین می آید، بهار است. وقتی او به هادس فرود می آید، زمستان است.