سفر قهرمانی 19 بهمن 1. اطلاعات را بدون قضاوت کردن گردآوری میکنم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 2. از تغییرات فراوان در زندگیام گیج و سردرگم میشوم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 3. فرآیندی که طی آن خودم را التیام میبخشم، مرا قادر میسازد به دیگران کمک کنم تا خودشان را التیام بخشند. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 4. دیگران را ناامید کردهام. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 5. احساس امنیت میکنم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 6. ترس را کنار میگذارم و کاری را که لازم است، انجام میدهم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 7. نیازهای دیگران را بر نیازهای خودم مقدم میشمارم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 8. میکوشم هر جا که هستم، اصیل باشم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 9. هنگامی که زندگی کسلکننده میشود، دوست دارم تغییر ایجاد کنم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 10. از حمایت و مراقبت از دیگران احساس رضایت میکنم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 11. دیگران مرا مایة خوشی و سرگرمی میبینند. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 12. احساس میکنم جاذبه جنسی دارم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 13. من معتقدم که آدمها واقعا قصد آزار همدیگر را ندارند. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 14. در کودکی به من بیتوجهی کرده یا آزار رساندهاند. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 15. دهش، بیشتر از دریافت، مرا خوشحال میکند. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 16. با این عبارت موافقم: «بهتر است که عاشق شده و شکست خورده باشیم تا هرگز عاشق نشده باشیم.» تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 17. زندگی را بهطور کامل در آغوش میگیرم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 18. با دوراندیشی، وضعیت را میسنجم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 19. در فرآیند آفرینش زندگی خودم هستم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 20. باور دارم که شیوههای خوب و فراوانی برای نگاه کردن به یک چیز وجود دارد. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 21. دیگر آن آدمی نیستم که فکر میکردم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 22. زندگی، داستان رنجهای پیاپی است. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 23. موفقیت من حاصل حمایت نیروهای معنوی است. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 24. برایم سادهتر است برای کسی دیگر، کاری بکنم تا برای خودم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 25. احساس رضایت خاطر را در روابط مییابم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 26. آدمها مرا به عنوان راهنما میشناسند. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 27. از افراد صاحب قدرت میترسم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 28. قوانین را خیلی جدی نمیگیرم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 29. دوست دارم به مردم کمک کنم تا با همدیگر ارتباط برقرار کنند. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 30. احساس رهاشدگی و تنهاماندگی دارم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 31. موفقیتهای بزرگی در زندگی داشتهام که به نظرم راحت و بدون زحمت به دست آمدهاند. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 32. دارای ویژگیهای رهبری هستم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 33. در جستوجوی راههایی برای پیشرفت خودم هستم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 34. میتوانم به دیگران اعتماد کنم که مراقبت من باشند. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 35. ترجیح میدهم که اختیاردار باشم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 36. میکوشم تا حقایق پشت توهمها را پیدا کنم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 37. تغییر افکار درونیام، زندگی بیرونی مرا تغییر میدهد. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 38. منابع انسانی یا طبیعی را پرورش میدهم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 39. برای دفاع از باورهایم حاضرم خطر کنم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 40. نمیتوانم آسوده بنشینم و اشتباهی را نادیده بگیرم؛ بدون این که با آن مبارزه کنم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 41. برای واقعبینی میکوشم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 42. حضورم معمولا عامل تغییر است. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 43. از خنداندن مردم لذت میبرم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 44. برای رسیدن به هدف، از انضباط استفاده میکنم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 45. بهطور کلی آدمها را دوست دارم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 46. از نیروی تشخیص خوبی برای تعیین کارهای متناسب با توانمندی آدمها برخوردار هستم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 47. حفظ استقلال برایم بسیار مهم است. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 48. باور دارم که همه چیز و همه کس در جهان به هم مربوط هستند. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 49. جهان، مکانی امن است. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 50. کسانی که به آنها اعتماد کردم، مرا رها کردند. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 51. احساس بیقراری میکنم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 52. چیزهایی را که دیگر برایم مناسب نیستند، رها میکنم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 53. دوست دارم آدمهایی را که زیادی جدی هستند، «شاد و سبکبار» کنم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 54. اندکی هرج و مرج برای «جان» خوب است. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 55. ایثار در راه کمک به دیگران، مرا آدم بهتری کرده است. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 56. آرام هستم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 57. در برابر آدمهای متجاوز میایستم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 58. دوست دارم شرایط را دگرگون کنم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 59. کلید موفقیت در همة جنبههای زندگی، نظم وانضباط است. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 60. افکار بکر به سادگی به من الهام میشوند. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 61. در حد انتظاراتی که از خودم دارم، زندگی نمیکنم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 62. این احساس را دارم که جایی، جهان بهتری در انتظار من است. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 63. فرض من، این است که با آدمهایی قابل اعتماد برخورد میکنم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 64. در حال این تجربه و آزمایش هستم که رویاهایم را به واقعیت درآورم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 65. میدانم که نیازهایم برآورده میشوند. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 66. دلم میخواهد چیزی را خرد کنم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 67. میکوشم تا کارها را با در نظر گرفتن خیر همه ترتیب بدهم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 68. «نه» گفتن برای من سخت است. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 69. دارای افکار عالی بسیاری هستم که وقت عملی کردن همة آنها را ندارم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 70. در جستوجوی «افقهای روشنتری» هستم. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 71. آدمهای مهم زندگیام، مرا ناامید کردهاند. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه 72. به نظر من اقدام برای جستوجوی چیزی، به همان اندازة یافتن آن اهمیت دارد. تقریبا هرگز به ندرت گاهی معمولا تقریبا همیشه ۱ خارج از 6 پایان زمان